پارسیْگردانیِ انگارگانیِ واژهگان سیاسی؛ نمونهپژوهی: لیبرالیسم
author
Abstract:
لیبرالیسم، از پربسامدترین واژهگانِ اندیشهی سیاسی مدرن است. هنگامِ پارسیْگردانیِ لیبرالیسم، از واژهگانِ گوناگون، بهره گرفته شده است: آزادهگری، آزادمَنِشیگری، فلسفهی آزادیطلبی، آزادگی، آزادیخواهی، آزادیگرایی، آزادیجویی، آزادمَنِشی، اعتدالگروی، آزادهگروی، و، اباحیگری. پیروزی انقلاب اسلامی، کشاکشِ انقلابیون، بر سر همراهی و ناهمراهی با لیبرالیسم را پدید آورد. منظورِ نوشتار، نشانْدادنِ این نکته استکه پارسیگردانیْهایِ ناهمانندِ لیبرالیسم، نمایانگرِ باورهای ایدهئولوژیک است و ترجمهی ایدهئولوژیک(Ideological Translation)از مقولهی ترجمههایِ دستْکاریشده، است.
similar resources
طرح و نقد مبادی معرفتی لیبرالیسم سیاسی جان رالز
یکی از مهمترین وجوه لیبرالیسم سیاسی رالز نسبت آن با حقیقت است. به گفته وی لیبرالیسم سیاسی تلقی خودش از عدالت را درست یا صادق معرفی نمیکند، بلکه آن را معقول میداند. این رویکرد رالز معضل مهم توجیه را پیش روی وی قرار میدهد. وی برای حل این معضل راه حلهای متفاوتی مثل وضع اولیه، تعادل تأملی، اجماع همپوش و برقراری رابطه میان اختیار و عینیت ارائه میکند که در این مقاله طرح و سپس با روش تحلیل انتقا...
full textمسئلۀ عدم تقارن در لیبرالیسم سیاسی جان رالز
در این مقاله پس از مروری کوتاه بر مفهوم توجیه در فلسفۀ سیاسی به معرفی مفهوم موانع داوری در فلسفۀ سیاسی رالز میپردازیم و نشان میدهیم که تأثیر این موانع چگونه از رسیدن به داوریهای معین دربارۀ موضوعات سیاسی، اخلاقی و دینی جلوگیری میکند و به نوعی کثرتگرایی سیاسی میانجامد. پس از شرح این مفهوم مشکل عدمتقارن را که انتقادی به لیبرالیسم سیاسی رالز به شمار میآید، مطرح میکنیم و برخی واکنشهای فی...
full textلیبرالیسم جدید و تخلیه حیات سیاسی
فلسفه سیاسی در کتاب «نظریه عدالت» جان مادلز (1971) صورتبندی جدید یافت. به نظر جان گری، نویسنده مقاله، این فلسفه سیاسی در واقع، لیبرالیسم در هیئت جدید است که به شیوه تحلیلیِ رایج در فلسفه قرن بیستم انگلوساکسون و با استمداد از «نظریه حق» کانت به دام نوعی تصور انتزاعی و غیرتاریخی از «شخص» افتاده و برخلاف فلسفه های سیاسیِ ارسطو، هیوم و استوارت میل، در هیچ زمینه ای با نیازها و خواستهای اصلی جامعه لیبر...
full textلیبرالیسم جدید و تخلیه حیات سیاسی
فلسفه سیاسی در کتاب «نظریه عدالت» جان مادلز (1971) صورتبندی جدید یافت. به نظر جان گری، نویسنده مقاله، این فلسفه سیاسی در واقع، لیبرالیسم در هیئت جدید است که به شیوه تحلیلیِ رایج در فلسفه قرن بیستم انگلوساکسون و با استمداد از «نظریه حق» کانت به دام نوعی تصور انتزاعی و غیرتاریخی از «شخص» افتاده و برخلاف فلسفه های سیاسیِ ارسطو، هیوم و استوارت میل، در هیچ زمینه ای با نیازها و خواستهای اصلی جامعه لیبر...
full textرابطه دین و جامعه در لیبرالیسم سیاسی جان راولز
1- طرح مسئله پژوهش در سراسر تاریخ فلسفه، در آثار فلاسفه طی قرون متمادی، بنیادهای سیاسی و مدلهای مدیریت جوامع تحت تأثیر نظریه های سیاسی نیرومندی توسعه یافته اند. فلاسفه ای که افکار دینی، اخلاقی، فلسفی و متافیزیک آن ها از توسعه وتحولات اجتماعی تغذیه می شد، با قابلیت پرورش این داده ها سطح فهم سیاسی را بالا برده اند. با هدایت مسیر فلسفه به سمت مسائل جاری زندگی انسان توسط سوفیستها همراه با جهش اندی...
جان رالز: گذار از نظریه ای در باب عدالت به لیبرالیسم سیاسی
گذار در نظریۀ سیاسی جان رالز به مواضعی اشاره دارد که او پس از انتشار اثر نخست خود، «نظریهای در باب عدالت»، اتخاذ کرد. این گذار ناشی از نارضایتیها و ناسازگاریهای درونی بود که او درصدد اصلاح آنها برآمد. تغییراتی که او در نظریۀ خود اعمال کرد، در «لیبرالیسم سیاسی» به اوجو تکامل نهایی خود رسید. فهم این گذار با رجوع به مسئلۀ پایداری ممکن خواهد بود. از نظر رالز، پایداری برای همکاریهای اجتماعی و تح...
full textMy Resources
Journal title
volume 11 issue 1
pages 39- 66
publication date 2016-02-20
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023